۱۳۳ مطلب در فروردين ۱۴۰۴ ثبت شده است

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

بهاءالدین خرمشاهی در مراسم نکوداشت‌اش:

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

بهاءالدین خرمشاهی، حافظ‌پژوه و نویسنده شهیر کشورمان در برنامه «دل خرم» به مناسبت نکوداشت هشتادمین زادروزش اشک ریخت و گفت» گریه‌ام هم از شوق است و هم از اینکه احساس می‌کنم با این همه پرکاری نیمی از عمرم را به هیچ تلف کرده‌ام.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ظهر امروز، ۲۷ فروردین به همت فرهنگستان زبان و ادب فارسی و با حضور جمعی از اهالی ادب و اعضای فرهنگستان همچنین خانواده و دوستان بهاءالدین خرمشاهی برنامه «دل خرم» در نکوداشت هشتادمین زادروز این قرآن‌پژوه، نویسنده، شاعر و حافظ‌شناس شهیر کشورمان برگزار شد.

دراین آیین نکوداشت غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی و علی‌اشرف صادقی، محمود عابدی، حسین معصومی همدانی و محمدجعفر یاحقی، اعضای پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی درباره جوانب گوناگون فعالیت‌های علمی و ادبی بهاءالدین خرمشاهی سخن گفتند و در بخشی از برنامه نیزسیما اسعدی، خواهرزاده خرمشاهی به شعرخوانی در وصف این شاعر و ادیب پرداخت.

کتابداری که از جلد و ظاهر کتاب فراتر رفته است

در این برنامه غلامعلی حدادعادل، رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی در سخنانی با بیان اینکه مراسم نکوداشت بهاءالدین خرمشاهی در امتداد سنتی است که فرهنگستان برای اعضای پیوسته و افتخاری خود و استادان در بندهای حیات آنها در نکوداشت هشتاد، نود و صدسالگی برگزار می‌کند، بیان کرد: من حکم نقاش چندان ناماهری را دارم که شتابزده می‌باید تصویری از شخصیت علمی و معنوی استاد خرمشاهی ترسیم کند.

وی اذعان کرد: از بختیاری من مأنوس و همکار بودن با خرمشهاهی است و تقدیرم این بوده که در برهه‌ای از عمر خود با او مأنوس باشم و از آثارش بهرمنده باشم. ما هر دو متولد ۱۳۲۴ هستیم و آنچه می‌توانم درباره وی عرض کنم این است که ذهنی تنوع پسند و تنوع گرا دارد. برخی افراد علاقه به تمرکز دارند و متخصص یک رشته می‌شوند و برخی تنوع را بر تمرکز ترجیح می‌دهند که خرمشاهی از گروه دوم تنوع پسند است. ذهن دایره‌المعارفی دارد و هر چیز دانستنی را دوست دارد بخواند و بداند و درباره آن بنویسد. هوش و استعداد سرشار، حافظه نیرومند و ذوقی لطیف و قریحه شاعرانه وقلمی روان و دلنشین از ویژگی‌های خرمشاهی است.

رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی با بیان اینکه عرصه‌های مختلفی که خرمشاهی در آن قدم و قلم زده بسیار است، بیان کرد: ادبیات بنیان اصلی کار اوست و فلسفه و ترجمه و فرهنگ‌نگاری، قرآن‌پژوهی، حافظ پژوهی و ویراستاری و واژه گزینی و نقد کتاب و نگارش مقالات در فنون مختلف و طنز پردازی از دیگر عرصه‌هایی است که درآنها فعالیت کرده است. ضمن اینکه رشته اصلی او کتابداری است ولی کمتر در باب کتابداری کار کرده و اثر دارد. خرمشاهی کتابداری است که برخلاف کتابداران دیگر که فقط با عنوان کتاب و جلد کتاب سرکار دارند و کتاب‌ها را طبقه‌بندی می‌کنند به داخل کتاب و محتوای کتاب توجه دارد. از جلد فراتر رفته و در داخل کتاب کنکاش کرده است. در کار تنوع و تکثر زیاد دارد و می‌توان گفت پرکار و به تعبیری بیش‌فعال است. بارها از خرمشاهی پرسیده‌ام کی تماس بگیرم و گفته شب‌ها تا صبح بیدارم و اوایل صبح بیدارم. یاد گرفته‌ام از بعدازظهر به بعد با او تماس بگیرم و همواره ساعتش غروب‌کوک بوده و اختلاف ساعتی با دیگران داشته است.

وی همچنین با بیان اینکه اخیراً مجموعه نامه‌های برگزیده اخرمشاهی را خوانده است، افزود: این مسئولیت را شورای انتشارات فرهنگستان به من واگذار کرده و به‌زودی این اثر چاپ خواهد شد. وی نامه‌های مفصلی برای منوچهر مرتضوی نوشته که در مطالب آن معلوم می‌شود بیست سال پیش خرمشاهی چقدر پر مشغله بوده که باعث شده اظهار خستگی کند.

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

حدادعادل با بیان اینکه بین وی و خرمشاهی اشتراک‌های زیادی وجود دارد، گفت: همواره رفاقت گرم و صمیمانه داشتیم که از جانب وی محبت و از جانب من ارادت بود. وجه اشتراک ماعلاقه مشترکمان به قرآن و حافظ بوده که در جاهایی تلاقی کرده است. من در ترجمه قرآن از ترجمه قرآن وی استفاده کردم. خرمشاهی با ترجمه خود باعث روان‌تر و دلنشین‌تر شدن قرآن‌پژوهی و ترجمه قرآن شده و می‌توانم بگویم مشوق اصلی من برای ترجمه قرآن، خرمشاهی بود. من نمی‌خواستم قرآن ترجمه کنم و خرمشاهی اصرار می‌کرد و حتی نامه‌ای مفصل نوشتن و استدلال آورد که ترجمه کنم و در نهایت شروع به کار کردم و خود خرمشاهی نیز دوبار ترجمه من را از آغاز تا انجام خواند و اظهار نظر کرد. از بزرگواری وی این بود که با اینکه مترجم قرآن بودو فضل تقدم داشت ترجمه‌ام را در عرض ترجمه خود ستایش کرد که این از خصوصیات اخلاقی ارزشمند اوست.

وی افزود: از سوی دیگر من نیز مانند خرمشاهی به حافظ علاقه دارم. البته گاهی اخلاف نظرهایی در تفسیر ابیات حافظ داریم که هیچ گاه خللی در دوستی و رفاقت ما ایجاد نکرده است. رواداری و وسعت نظر ویژگی‌های خوب خرمشاهی است. «ادب و شرم تو را خسرو مه‌رویان کرد»

استادی ذی‌فنون در ادبیات و علوم وابسته

علی اشرف صادقی، زبان‌شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در این برنامه با اشاره به اینکه خرمشاهی در ادبیات و علوم وابسته به آن ذی‌فنون است، عنوان کرد: خرمشاهی کلمه «پژوهی» را باب کرده و به قول یدالله ثمره وی متخصص «پژوهی» است و قرآن‌پژوه و حافظ‌پژوه و پژوهنده در علوم مختلف است. نبض جامعه را در دست دارد و مقاله‌های متعددی را درباره حافظ نوشته که انسان را دچار حیرت می‌کند. با توضیحات مفیدی که در تفسیر قرآن آورده نیاز مراجعان را به منابع دیگر برطرف کرده و در حوزه فرهنگ‌نویسی نیز فرهنگ زبان انگلیسی را نوشته که انسان را دچار حیرت می‌کند. وی کلیات سعدی را تصحیح کرده و در حوزه خیام‌شناسی نیز فعالیت‌های خوبی داشته است.

او تاکید کرد: وی برای مجله‌های مختلف نقد و یادداشت می‌نوشته و امروز نیز با «بخارا» همکاری مفیدی دارد. در واژه‌گزینی نیز دست دارد و استفاده از «کژتابی» را به جای ایهام پیشنهاد داده است. وی خدمات زیادی را در عرصه ادبیات و فرهنگ انجام داده و جای آن دارد که علاقه‌مندان رشته‌های وابسته نیز به ارزیابی خدماتش بپردازند من خود حیرت می‌کنم که مانند ساعت و بسیار دقیق کار می‌کند و برای هر دقیقه‌اش نیز ارزش قائل می‌شود.

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

صادقی با تأکید بر فعالیت خرمشاهی در رشته‌های مختلف، گفت: حیرت می‌کنم، وی مثل ساعت کار می‌کرد و می‌کند، وقت را جوری تنظیم می‌کند که دقیقه‌ها معین است چه کار کند. در دهه ۳۰ دانشجو بودیم؛ این اعتقاد مطرح بود که برای هر کتابی که سعید نفیسی مقدمه بنویسد، ناشر چاپ می‌کند و فروش می‌رود. می‌گفتند استاد نفیسی مقداری مقدمه دارد که فقط اسم کتاب و مولف خالی است و هرکسی رجوع می‌کند، او فقط جای خالی را پر می‌کند. مجتبایی به سعید نفیسی ارادات داشت و می‌گفت در جلسات هفتگی که داشتیم و سؤال می‌کردیم و یکی اطلاع داده بود که برای کتاب مقدمه بنویسد، او پشت میز رفت و شروع به نوشتن کرد، دیدم قلم را زمین گذاشت و گفت کاغذم تمام شده است و بعد به او کاغذ دادیم و بعد نیم ساعت گفت، مقاله حاضر است، بیایید بگیرید. ناشری گفته بود، فلانی مقدمه بنویسد و شرط گذاشته بود و خرمشاهی سه‌شنبه، ساعت ۱۰ صبح مقدمه حاضر است و با خودم می‌گفتم چطور می‌شود می‌گوید در فلان ساعت زیرا ممکن است کاری پیش بیاید و گرفتاری باشد اما ایشان این کار را می‌کرد. این ویژگی و توانایی را همه ندارند که بتوانند دقیقه‌های وقت خود را مشخص کنند که به چیزی بپردازند. خرمشاهی می‌گفت می‌خواستم کتابی را ترجمه گفتم و گفتم هر شب نیم ساعت کارهای دیگر را تعطیل می‌کنم و این کتاب را ترجمه می‌کنم و بعد از مدتی ترجمه این کتاب تمام شد.

 

حافظ‌نامه برای اولین بار حافظ را از دریچه معارف دینی نگریست

محمود عابدی، پژوهشگر و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در این آیین با بیان اینکه سخن‌گفتن درباره شخصیت‌های فرهنگی آسان نیست چون وقتی به هوش آییم درمی‌یابیم، بسیاری را نگفته‌ایم، عنوان کرد: شخصیت‌های بزرگی چون خرمشاهی بی‌ریا و سخت‌شناخت هستند و باید خود و آثارشان را دید تا آنها را بشناسیم.

وی به سابقه مطالعات حافظ‌پژوهی اشاره کرد و افزود: حافظ ۷۰ سال زیست، ۵۰ سال شاعری کرد و ۵۰۰ غزل از خود به یادگار گذاشت. در روزگار خود نیز مشهور بود و بزرگان روزگارش از اشعار حافظ در یادداشت‌های خود استفاده می‌کردند. پس از درگذشت نیز در تمام محافل ادبی اشعارش خوانده می‌شد و اگثر شاعران و تاریخ‌نویسان اشعار وی را زینت‌بخش آثارش می‌کردند و شاعران زیادی گام در پی گام وی برداشتند اگرچه پیروز بیرون نیامدند.

عابدی گفت: در قرن حاضر اولین کسی که دوباره حافظ را زنده کرد قزوینی بود که در حدود سال ۱۳۲۰ دیوان حافظ را تصحیح کرده؛ اثری که هنوز ارزشمند است. خانلری نیز سال‌ها تلاش کرد و تصحیحی بر حافظ نوشت، عیوضی و دیگران نیز در این زمینه کارهایی انجام دادند. در عرصه حافظ‌پژوهی نیز ابتدا غنی از دوستان قزوینی یافته‌های ارزشمندی را در اختیار قرارداد. در ادامه می‌توان به کتاب «حافظ شیرین سخن» و آثار دیگری چون تلاش سودمند احمدعلی بخارایی در تهیه فرهنگ اشعار حافظ در توضیح کلیدواژه‌های این شاعر بزرگ اشاره کرد. منوچهر مرتضوی نیز کتاب «مکتب حافظ» را نوشته که نثری خاص با جملات طولانی دارد و نویسنده آن را به مادرش که فارسی را چندان نمی‌داند تقویم کرده است.

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

وی در ادامه به «از کوچه رندان» عبدالحسین زرین‌کوب اشاره کرد و افزود: زرین کوب حافظ را از چهره یک عارف به زندگی واقعی و کوچه‌های شیراز نزدیک کرد. این اثر نثری شاعرانه و دشوار دارد ولی خواندنی است. پس از انقلاب دیوان حافظ درس دانشگاه‌ها شد و دانشجویان به آثاری دیگر نیز در شرح و توضیح حافظ نیاز داشتند. از جمله کتاب‌های مفیید برای دانشجویان شرح خطیب رهبر بود که شرحی ساده و مختصر نوشت بدون آنکه زیبایی اشعارش از بین برود. هروی نیز شرحی بر حافظ نوشته و با اینکه نفوذ شرح‌های مختلف به‌ویژه خطیب‌رهبر زیاد شد ولی به‌مرور تازگی خود را از دست داده بود. تا اینکه «حافظ‌نامه» پدیدآمد که در آن برای اولین بار اشعار حافظ با معارف دینی و میراث گذشتگان پیوند داده شد و خرمشاهی در آن بسیاری از مفاهیم خاص را تعریف کرده و در ارجاع نیز از منابع دست اول سودجسته است.

عابدی تاکید کرد: وقتی از امثال خرمشاهی سخن می‌گوییم روشنایی را دردلمان ایجاد می‌کنیم.

پلی میان اهل ادب قدیم و جدید

حسین معصومی همدانی، ویراستار، نویسنده و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز در این آیین، با بیان اینکه دوستی وقتی از حد افزون می‌شود، دیگر نیازی به دیدار پیاپی نیست و دوست بخشی از شخصیت ما را شکل خواهد داد، گفت: سال‌ها قبل دیدار من و خرمشاهی بسیار بیشتر بود و اکنون به دیدار در فرهنگستان و گفت‌وگوی تلفنی محدود شده ولی با این حال دوستی ما بسیار عمیق است. رابطه استاد و شاگردی نیز چنین است و برخی استادان همیشه با شاگردشان هستند و با اینکه دورند چنان در رفتارش تاثیر گذاشته‌اند که گویی جلوی چشمش هستند. تاثیر خرمشاهی نیز بر من از این جنس بوده است.

وی افزود: تاثیر خاص وی بر من نتیجه مجالست طولانی بوده و به سال ۵۲ برمی‌گردد در مرکز خدمات کتابداری و در نشر امیرکبیر سال ها کنار هم بودیم و وی و فانی و پاکدامن اولین کسانی بودند که ویراستاری را وارد نشر امیرکبیر کردند. دوستی ما پس از انقلاب بیشتر شد و محل‌های کار ما به هم نزدیک بود. بعدها که در تدوین دایره‌المعارف تشیع همکاری می‌کرد این همنشینی ادامه داشت و عصرهای دوشنبه را یوم‌العلما نام گذاشته بودیم و کنار هم جمع می‌شدیم.

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

معصومی همدانی تاکید کرد: خرمشاهی همیشه مدیریت زمان و مکان داشته و هیچ وقت دوست نداشته از محدوده جغرافیایی خود ۴۰۰ تا ۵۰۰ متر دورتر برود. دنیایش اغلب در تهران، محدوده کارش و محل زندگیش بوده ولی همین مدیریت مکان و زمان در پربار شدن زندگی وی تاثیرداشته است.

وی افزود: خرمشاهی پلی بین اهالی ادب قدیم و جدید بود. ابتدا شاعری نوسرا بود و اشعارش رنگ و بوی نیمایی داشت ولی در عین حال نقدی را بر حافظ شاملو نوشت. وی «ذهن و زبان حافظ» را زمانی نوشت که کمتر کسی به ادبیات فکر می‌کرد و همه به سیاست می‌اندیشیدند. این اثر کتاب نابهنگامی بود که به نظر می‌آمد زمانش نیست و نگاهی نامتعارف به حافظ داشت. خرمشاهی غیر از آشنایی با ادبیات فارسی با ادبیات کشورهای دیگر نیز کاملاً آشنا بود. یک بار مهدوی دامغانی در دایره المعارف تشیع به او انتقاد کرد که چرا در عنوان یک مقاله حافظ را مقدم بر قرآن آورده و از طرف دیگر خرمشاهی نگاه شاملو را نیز نقد می‌کرد. همچنین نگاه جدیدی را پیشنهاد می‌کرد که نه از نوع نگاه شاملو بود و نه نگاه قدمایی.

معصومی همدانی همچنین عنوان کرد: وی در جلد دوم حافظ نامه تمام نقدهایی که حتی به شوخی بیان شده بود را آورد که این نقدپذیربودن و سماحت ستودنی است. ضمن اینکه با اینکه خود ترجمه قرآن داشت ترجمه های پس از ترجمه خود را ویرایش کرد. وی وجود نازنینی است که همواره نقشی دیرپا در میان هم‌نسلان و جوانان داشته و دارد که زدودنی نخواهد بود.

گمشده‌اش ادبیات و کتاب بود

محمدجعفر یاحقی، استاد زبان و ادب فارسی نیز در سخنانی گفت: خرمشاهی دوستان اویسی بسیار دارد و در شهرستان دلشان برای دین روی خرمشاهی می‌تپد. وجودش را در قلم خرج کرده و دو سال بزرگ‌تر از من به سن از نظر عقل دویست سال از من بزرگتر است.اوایل که دست به قلم برد با او آشنا بودم و همان سال دست به قلم شدم. اولین مقاله‌ام در ۴۸ منتشر شد اما فرق است بین این قلم و آن قلم. اسمش را در مجلات می‌دیدم. مجله الفبا شش شماره‌اش منتشر شد و در آن مطالب خرمشاهی را می‌دیدم که کنار مطالب ساعدی و به‌آذین بود. ظن بدی به او داشتم و گمان می‌کردم جوجه کمونیست و روشنفکری از جنس ساعدی و دیگران بوده و حتی از نامش وی را بهایی می‌دانستم و ناراحت بودم. وی ترجمه‌های خوبی داشت و نقدهایی هم می‌نوشت. تا اینکه دیدم نقدی بر حافظ شاملو نوشته و بعد به اظهارات شاملو درباره شاملو نقد کرد؛ شاملویی که بت بود و شخصیتی که نمی‌شد بر دامنش گردی افشاند. خرمشاهی را سال‌ها بعد دیدم و اما بخشی از وجودم شده بود. در بنیاد دایرةالمعارف تشیع، اولین بار او را دیدم.

وی تاکید کرد: گمشده‌اش کتاب بودو جلد بود و آمد ادبیات تا اصل ادبیات را کشف کن دو در دل ادبیات به گمشده خود رسید. اگر خرمشاهی پزشکی می‌شد و می‌شد پزشک عمومی و چه خوب شد که نرفت و خودش را در ادبیات پیدا کرد. اگر رشته ادبیات نمی.رفت و پزشک می‌شد خیلی چیزها کمتر داشتیم. وی کتابدار نیست کتاب‌دان است و کتابشانی بالاتر؛ خودش کتاب است و استحاله یافته در کتاب و اگر پزشکی می‌رفت در ویراستاری خلایی وجود داشت. همچنین اگر بهسراغ ادبیات نمی‌آمد در فرهنگ نویسی نیز مشکل داشتیم همچنین در دایره المعارف نویسی و فرهنگذنویسی خلا ایجاد می‌شد. اگر سراغ پزشکی می‌رفت در فرهنگستان خلابژرگی داشتیم و خرمشاهی خودش فرهنگستان است. خرمشاهی به پزشکی نرفت و خودش را در ادبیات و کتاب صبانت از زبان فارسی پیدا کرد.

گریه‌ام هم از شوق و هم از حسرت است/ کار ناتمام ندارم

در ادامه، بهاءالدین خرمشاهی برای تشکر از سخنرانان و دوستدارانش به پشت تریبون آمد و در حالیکه اشک می‌ریخت تاکید کرد: گریه‌ام از شوق است و نیز اینکه با همه پرکاری احساس می‌کنم نیمی از عمرم را به هیچ و پوچ تلف کرده‌ام.

وی همچنین با تاکید بر اینکه کار ناتمامی ندارد، مرثیه‌ای به طنز را در سوگ خود برای حاضران قرائت کرد.

بهاءالدین خرمشاهی در کنار همسرش شمع ۸۰ سالگی کیک تولد را فوت کرد و مراسم با عکس‌های یادگاری و دریافت جایزه‌ای تقدیمی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به پایان رسید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

داستانی شیرین و خواندنی در مورد گوهرشاد

 

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

ریاضیات پیشرفته را برای شما آماده کرده ایم که به فکر یادگیری عمیق و کسب نمره بیست هستید

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

آب را قدر بدانیم .مایع حیات است

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

سواد هوش مصنوعی خود را ارتقا دهید

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

فرصت ها و چالش های هوش مصنوعی برای همه کاربران هوش مصنوعی

 

 

هوش مصنوعی به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین فناوری‌های قرن ۲۱، تحولات گسترده‌ای در زمینه‌های مختلف علمی، صنعتی و اجتماعی ایجاد کرده است. این فناوری با قابلیت تحلیل داده‌های عظیم، یادگیری از تجربیات و انجام وظایفی که پیش‌تر به هوش انسانی نیاز داشتند، فرصت‌های بی‌شماری را برای بهبود کیفیت زندگی، افزایش بهره‌وری و نوآوری در صنایع مختلف فراهم کرده است.

از جمله مهم‌ترین فرصت‌های هوش مصنوعی می‌توان به اتوماسیون فرایندهای کاری، بهبود خدمات پزشکی، پیش‌بینی‌های دقیق در حوزه‌های اقتصادی و محیط‌زیستی، و ارتقای سیستم‌های امنیتی اشاره کرد. همچنین، هوش مصنوعی می‌تواند به توسعه راهکارهای شخصی‌سازی شده برای کاربران، بهبود تعاملات انسان و ماشین و ایجاد فرصت‌های جدید شغلی در حوزه‌های مرتبط با فناوری کمک کند.

با این حال، توسعه هوش مصنوعی با چالش‌های مهمی نیز همراه است. از جمله این چالش‌ها می‌توان به مسائل اخلاقی و حقوقی، تهدیدات امنیتی، از دست رفتن برخی مشاغل سنتی، و خطر سوگیری در الگوریتم‌های یادگیری ماشین اشاره کرد. علاوه بر این، نیاز به چارچوب‌های نظارتی و قانونی مناسب برای کنترل نحوه استفاده از هوش مصنوعی، یکی از دغدغه‌های اساسی در این حوزه محسوب می‌شود.

بنابراین، برای بهره‌برداری بهینه از فرصت‌های هوش مصنوعی و کاهش چالش‌های آن، لازم است راهکارهای جامع و متوازنی در زمینه توسعه، استفاده و نظارت بر این فناوری اتخاذ شود تا بتوان از پتانسیل‌های آن در جهت پیشرفت جوامع انسانی بهره‌مند شد.

 

 

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

داستات خوبه به قلم خود بچه ها باشه

 

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

اشنایی دقیق و کامل با هوش مصنوعی با کتاب های منتشر شده انتشارات زبان علم

 

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

درمان اختلالات یادگیری به روش عملیاتی

 

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰

مرزبان شهید در "فقط برای سه روز "

انتشارات زبان علم 

حامی کتاب و کتابخوانی 

بجنورد 

خراسان شمالی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰