مصاحبه با یکی از سالمندان حوزه کتاب و کتابخوانی در مجموعه انتشارات زبان علم، بجنورد، خراسان شمالی

سیّداحسان سیدّی زاده پژوهشگر، نویسنده ومدرس بازنشسته تربیت معلم های بجنورد گفت :«امیدوارم روزی فرارسد که شعارمردم ما این باشد کتاب می خوانم پس هستم.» 

سیّداحسان سیدّی زاده پژوهشگر، نویسنده ومدرس بازنشسته تربیت معلم های بجنورد گفت :«امیدوارم روزی فرارسد که شعارمردم ما این باشد کتاب می خوانم پس هستم.»


به سراغ یکی ازپژهشگران ونویسندگان بجنوردی رفته ایم که متولد ۱۳۳۴می باشد وتاکنون علاوه برصدها مقاله ، گزارش ومصاحبه گرفته شده ازشخصیت های فرهنگی هنری کشور چهارده کتاب ازاوبه چاپ رسیده است .

وی کتاب هایی درکارنامه خود دارد مانند«سفرنامه مالزی»،«معلمان عاشق اینگونه تدریس می کنند»،«آنها درنگاه ما»،«ما درنگاه آنها»،«گردش روزگار، برعکس »،«دورهمی ۴۴»،«مصاحبه باشعرشاعران»،«ایران وایرانی درنگاه گردشگران»و….

این مدرس بازنشسته تربیت معلم درسال ۱۳۹۷ به عنوان«مروج برترکتاب خوانی کشورانتخاب شد که این انتخاب نتیجه ده ها ساعت سخنرانی وکلاس های اودرباره فواید ومزایای کتاب خوانی بود.

این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

– چطور و چه زمانی با کتاب و کتابخوانی آشنا شدید؟

ازکلاس اول ابتدایی ، شروع به کتاب خواندن کردم ولی اولین کتابی که خواندم ونگاهم را به دنیای اطرافم تغییرداد «سفربه کره ماه»اثر«ژول ورن»بود.

درکنارکتاب های مختلفی که مطالعه می کردم «کیهان بچه ها»وبامعرفی «پیک دانش آموز»ازطریق دبستان ، این نشریه هم به برنامه هفتگی ام اضافه شد.

خواندن کتاب های پلیسی را هم دوست داشتم ولی نحوه مطالعه ام به گونه ای دیگربود.ابتدا چندصفحه پایانی کتاب را می خواندم تا ببینم سرانجام داستان چیست ؟ چه اتفاقی برای کارآگاه می افتد ؟ با این نوع مطالعه ازابتدای کتاب خودم را درگیراینکه پایان چه خواهد بود نمی کردم وتوجهم بیشتربه نحوه نگارش بود.

  چه کسی یا چه افرادی درتشویق شما به مطالعه نقش داشتند؟

مرحوم پدرم که ازپس اندازاندکش برایم کتاب می خرید و شاید مشوق اصلی مرحوم مادرم بود .اگرچه سواد داشتند ومعلم قرآن هم بودند همیشه دوست داشتند کتاب هایی را که می خواهم مطالعه کنم بلندبلند بخوانم که ایشان هم لذت ببرند.

ازروش خوبی برای تشویق تان به کتاب خوانی استفاده می کردند

برای ترویج کتاب خوانی بیش ازپنجاه روش به اداره کل فرهنگ وارشاداسلامی خراسان شمالی ارائه کردم یکی ازآنها همین روش بود که به نقش اساسی مادر، درکتاب خوانی کودکان اشاره داشتم.

متاسفانه این روش امروزه تا کلاس دوم وسوم فرزندان ادامه دارد وبعدازآن ادامه پیدا نمی کند.البته علتش امکان دارد مشغله های زندگی روزانه وازسویی گرانی کتاب ودرنهایت بی انگیزه بودن کودکان برای کتاب خوانی باشد.امروزه معلمان دوره ابتدایی می توانند نقش بسزایی درتشویق دانش آموزان به خواندن ونوشتن ایفا کنند.

گویا شما درتمام مقاطع تحصیلی ازابتدایی تا دانشگاه وتربیت معلم تدریس کرده اند چگونه آنها را به نوشتن وخواندن تشویق کرده اید؟ 

ازبهترین مقاطع تحصیلی که درآن تدریس داشتم دوران ابتدایی بود. زنگ انشا را دوست داشتم ومی دانستم باید سنگ بنای نوشتن وخواندن را درآن کلاس گذاشت.

بیشترآموزگاران انشایی با موضوع «بهار را توصیف کنید»را تکلیف تعیین می کنند. دانش آموزکلاس پنجم درنهایت ده خط انشا درباره آن می نویسد که گاهی نود درصد انشاها تکراری ست .

زمانی که تدریس می کردم اگرهمین موضوع را می خواستم بنویسند کلاس را به چهارقسمت تقسیم کرده وبه هرگروه بیست کلمه متفاوت می دادم که درانشاهای خود به کارببرند. کلماتی چون «رنگین کمان»،«شبنم»،«ابری لطیف»،«صدای بلبل»،«هوای لطیف»،«خورشید تابان»و… عبارت هایی که دانش آموزبا آنها انشایش را زیباتروگسترده ترمی نوشت.

بهترین هدیه وجایزه ام ازهمان اوایل تدریسم تا زمان بازنشستگی «کتاب»بود.الان هم دروبلاگی که دارم به نام «بجنورد ۱۴۰۰»هرروزساعت پنج صبح کتاب وفرازهایی ازآن را معرفی می کنم.تا امروز…. خوانندگان وبلاگم را با کتاب های خوب آشنا کرده ام .

ده سالی ست که انجمن کتاب خوانی را می چرخانم که بیش ازچهل عضودارد.یک هفته هرعضو اگرکتاب خوبی مطالعه کرده درمدت ده دقیقه معرفی می کند . هفته بعد با توافق گروهی کتابی را جمع خوانی کرده درباره آن صحبت می کنیم.

در ابتدا چه کتاب‌هایی می خواندید؟ اکنون بیشتر به چه کتاب‌هایی علاقه دارید و مطالعه می‌کنید؟

«محض ریا ، جهت اطلاع»عرض کنم باتوجه به اینکه ازهنر«تندخوانی»بهره برده ام وساعتی صدصفحه کتاب را راحت می خوانم . (جورمردم شهرم را هم می کشم )روزی چهارصدصفحه مطالعه دارم .

چون حدودچهل سال است دبیرانجمن ادبی عارف بجنوردی هستم اولین انتخابم کتاب های ادبیات ودرمرحله بعدی که رشته تحصیلی ام تاریخ بوده ، کتب ومجموعه مقالات تاریخی مطالعه می کنم.

سفری یک هفته ای به مالزی داشتم وسفرنامه ای حدود دویست صفحه نوشتم که انگیزه ای درمن ایجاد شد سفرنامه ها را مطالعه کنم .روزی نیست که خواندن سفرنامه چه به شکل کتاب چه درسایت ها دربرنامه روزانه ام نداشته باشم.

کتاب‌خواندن چه تأثیری داشت که شما در آینده هم به سمت فرهنگ و ادب حرکت کنید؟

سئوال بسیارزیبایی پرسیدید اگرکتاب خواندن هایم نبود ، نوشتن صدها مقاله ، گزارش ، مصاحبه وچاپ ونگارش بیش ازسی جلد کتاب چاپ شده وآماده چاپ در کارنامه ام وجود نداشت .

جدیدترین کتابی که درحال حاضرآماده چاپ دارید ؟

کتابی درحال ویراستاری نهایی برای چاپ آماده کرده ام که شاید جزواستثناهای سفرنامه نویسی باشد. خواهروبرادری بجنوردی بعدازپانزده سال اقامت درآلمان به بجنورد برگشته اند.هفت روز با هم درشهرگشت می زنیم تحولات اجتماعی ، اقتصادی وبخصوص فرهنگی شهر را می بینیم که سوژه سفرنامه شده . استثنایش ، دراینجاست که سفربرخلاف دیگرسفرنامه ها ، گشت وگذاردرشهری دیگرنیست دردیارخودمان می گردیم ، می بینیم ، می شنویم ومی نویسم.

چقدراین مطالعه ونوشتن درخانواده شما اثرگذاشته؟

خوشبختانه همسروفرزندانم نیزاهل مطالعه هستند وهردوفرزندم علاقه شدیدی به نوشتن رمان دارند وبه جرات می توانم بگویم درطی ده سال اخیرحدود پنج هزارصفحه نوشته اند.

برای کتاب خوان شدن مردم باید چه کرد؟

اول بپرسیم چرا مردم کتاب نمی خوانند ؟علت این کاربه چند مورد برمی گردد: نداشتن نظم ، بی برنامه بودن ، گرانی کتاب ، ناآشنایی با محیط کتاب خانه ها، فراموش کردن اقشارمختلف مردم ازسوی نهاد کتابخانه های عمومی و…

گرانی کتاب را کسی منکرنیست ولی با عضویت درکتاب خانه عمومی شهر، به هزاران جلد کتاب می توانند دسترسی پیدا کنند. اگرروزی هفده رکعت نماز می خوانند طبق برنامه منظمی هفده دقیقه درشبانه روزکتاب بخوانند، سرانه آمارمطالعه درایران خیلی بالا خواهد رفت .

گاهی به جای آنکه مردم را به کتابخانه ها بکشانیم کتاب ها را به سوی آنها روانه کنیم .چقدردرمطب پزشکان ،منشی هایی هستند که می توان کتاب دراختیارشان گذاشت که بخوانند. کسبه ، ماموران مستقردرپلیس راه ها، بیماران بستری دربیمارستان ها ، را می شود با ارائه کتاب های خوب علاقه مند به این یارمهربان کرد.

بعدازمطالعه هرکتاب چه کاری انجام می دهید؟

شایدخواندن یک کتاب ۳۰۰صفحه ای سه ساعت وقت مرابگیرد ولی فیش برداری ازآنها ممکن است به بیش ازاین زمان نیازداشته باشد. چیزی حدود یک میلیون فیش درموضوعات مختلف دارم که ازآنها درسخنرانی ها، کلاس ها، نوشته هایم استفاده می کنم .بنابراین بعدازمطالعه اولویت کاریم فیش برداری ست.

کارمجموعه ای هم انجام داده اید؟

حدود بیست جلد کتاب آماده کسب مجوزدارم که به شکل تالیف می باشد.کتاب هایی با عناوین «هنددرنگاه گردشگران ایران»،«پاکستان درنگاه گردش گران ایران »،«روسیه درنگاه گردشگران ایران»و…   درحقیقت با جمع آوری سفرنامه های ایرانیان دو هدف را دنبال می کردم اول اینکه ایرانی ها درسفربه چه نکاتی توجه می کنند؟ دوم انگیزه ای برای سفرنامه نویسی کسانی باشد که قصدسفربه کشوری را دارند.

سپاسگزارم که چنین فرصتی دراختیارم قراردادید.جای تقدیروتشکرداره از جناب حمید خسروی مدیرمسئول انتشارات “زبان علم “ که مشوق خوب و یاوری صمیمی برایم بودند وامیدوارم روزی به این عبارت آغازین افتخارکنیم :«کتاب می خوانم پس هستم»

  • ارسال :
  • نویسنده : مصاحبه
  • منبع : سالمندان خراسان شمالی

برچسب ها

  •  
  •  
  •