
یادداشت؛
عیدی دادن کتاب؛ راهی برای دمیدن امید در جان بازار کتاب
بوشهر – عیدیدادن کتاب چند سالی است از سوی برخی از افراد یا خانوادهها در جشن نوروز رسم شده است؛ عیدی که موافقان و مخالفان خود را دارد اما بهنظر میرسد میتواند به جان خسته کتاب رمقی دوباره ببخشد.
سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام بهروزی: «عیدی دادن» یکی از رسوم اصیل ایرانی است که هر ساله با فرارسیدن جشن باستانی نوروز رونق میگیرد. عموماً در این رسم، بزرگترها اسکناسهای نو یا هدایای دیگری چون لباس و وسیله منزل را به عنوان عیدی به خانواده یا دوستان و افراد نزدیک خود هدیه میدهند؛ عیدیهایی که به تکرار و کلیشه رسیدهاند، هرچند که بعد مادی و ظاهری اینگونه عیدیها همچنان جذابیت دارد ولی در سالهای اخیر در پی تغییر سبک زندگی و تحول فکری با ابتکار و دغدغه برخی از فرهنگدوستان ایرانی این کلیشههای عیدی در هم شکسته شده و کالاهایی فرهنگمحور و ماندگارتری چون کتاب نیز به این رسم ملحق شده است.
البته این نوع عیدی تنها در میان قشرهایی از جامعه رواج یافته و هنوز به لایههای دیگر آن چندان رسوخ نکرده است ولی در حال فراگیر شدن است. عیدی که منتقدان خود را هم دارد اما با وجود این، برخی از افراد و خاندانها و خانوادههایی که بیشتر اهل علم و ادب هستند، آن را هدیهای ارزشمند و معنادار میدانند و به اعضای خانواده و دوستان خود تحت عنوان عیدی هدیه میدهند. اتفاقاً برخی از این افراد تلاش میکنند که این عیدی را بر مبنای سلیقه، نیاز و ذائقه فرد عیدیگیرنده انتخاب کنند که این موضوع در نوع خود بسیار قابل تامل است؛ چراکه باعث میشود برای انتخاب این عیدی برای شناخت مخاطب آن تلاش کنند.
افزون بر این، عیدی دادن کتاب که کالایی فرهنگی و به نسبت سایر کالاهای دیگر از نظر قیمتی مقرونبهصرفهتر است، میتواند در تحرک بازار کتاب که تحت تاثیر تورم و گرانیهای افسارگسیخته در حاشیه قرار گرفته، نقش شگرفی ایفا کند و به کتابفروشیها، ناشران و نویسندگان امید بیشتری برای ادامه مسیر بدهد. متاسفانه شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه موجب کوچک شدن جیب خانوادههای ایرانی و در نهایت کمفروغ شدن کتاب در سبد خرید ماهانه آنها شده است، از اینرو، جشن نوروز میتواند به فرصتی تبدیل شود تا با عیدی دادن کتاب، وجود و نقش آن در داناییافزایی و زیست باکیفیت جامعه بازتکرار و یادآوری شود.
اشاره شد که برخی منتقد عیدی دادن کتاب هستند، چون آن را نوعی نمایش برای فرهنگمند نشان دادن افرادی میدانند که کتاب عیدی میدهند، بدون اینکه خود اهل کتاب یا مطالعه باشند! به هر روی این نقد، یک نقد اصولی است اما باید دید که این افراد با چه نیت یا هدفی این کار را انجام میدهند. اگر آنها کتاب را برای دوستان اهل کتاب خود بر مبنای شناخت و ذائقه کتابخوانی اهدا میکنند که این کار آنها بسیار ارزشمند است و شوآف نیست؛ ولی اگر کتاب را به افرادی هدیه میدهند که سلیقهشان کتاب نیست یا کتابهایی که هدیه میدهند از نظر موضوعی و محتوایی مناسب سن و ذائقه کتابخوانی عیدیگیرندگان نیست، اینجا شتابزده عمل کردهاند و اینگونه به نظر میرسد که بیشتر خواستهاند پز روشنفکری بدهند تا دغدغه ترویج و توسعه فرهنگ کتاب و کتابخوانی را داشته باشند!
با وجود این، همین افرادی که با کتاب بیگانه هستند، گاه با اهدای کتاب یا در حین خریدن این عیدیهای فرهنگمحور خود ممکن است وسوسه شوند که لای برخی از کتابها را باز کنند یا از فروشندگان کتاب در انتخاب آن کمک بگیرند که در این مسیر ناخودآگاه ذهنشان درگیر کتاب شود و نسبت به دانستن و خواندن محتوای اثری رغبت نشان دهند و به خواندن آن تمایل پیدا کنند. بههر روی، عیدی دادن کتاب از سوی همین افراد میتواند پیشامدهای مثبتی به همراه داشته باشد که مهمترین آن احتمال جذب همین افراد کتابنخوان یا کتابگریز به جهان کتاب باشد.
تجربه نشان داده است در کنار سایر عوامل اقتصادی و اجتماعی، ضعف در معرفی و تبلیغات کتاب، یکی از مهمترین عوامل بیرغبتی افراد به کتابخوانی است. بسیاری از افراد اغلب در دورهای از زندگیشان اهل کتاب خواندن بودهاند؛ اما بعدها با خواندن کتابی زرد، کتابزده شده یا بنا به شرایط شغلی و زندگی فرصتی برای مطالعه نیافتهاند ولی همین افراد در برخی از مواقع با دیدن تبلیغ بهموقع یک کتاب خوب یا با سفارش برخی از دوستان یا نزدیکان خود به خواندن آن اثر تمایل نشان دادهاند که این حکایت از آن دارد که اگر کتاب خوب به خوبی در سطح جامعه معرفی و بازشناسی شود، میتواند در جذب افراد به مطالعه و مخاطبسازی موثر ظاهر شود.
به هر روی، عیدی دادن کتاب مانند هر رویداد و کار دیگری نیاز به فرهنگسازی و نیازسنجی دارد؛ یعنی اگر قرار است به فردی به عنوان عیدی کتاب هدیه داده شود، باید دید که آیا از کتاب استقبال میکند؟ چه کتاب و چه موضوعاتی را بیشتر میپسندد؟ آیا کتاب انتخابی پاسخگوی نیاز کنونی اوست؟ آیا کتاب انتخابی به علاقه او به کتاب خواندن میافزاید یا اصلاً در او ایجاد انگیزه برای مطالعه میکند؟ و سوالاتی از این دست را ابتدا باید از نگاه خود گذارند و بعد تصمیم گرفت که به چه کسانی باید کتاب عیدی داد، برخی از افراد برای راحتی کار خود و دوری از هر گونه نقدی عموماً یک نسخه نفیس از آثار ادبی کلاسک ایرانی یا غیرایرانی و همچنین کتب مذهبی را تهیه و به هر خانواده عیدی میدهند که این کار هرچند اشتباه نیست اما باز هم ممکن است که ارزش این کتاب از سوی هر خانوادهای دانسته و درک نشود، چون کتاب برای آنها هدیه یا عیدی معناداری نیست و ترجیحشان، این است که همان اسکناس را به عنوان عیدی بگیرند.
حال باید چه کار کرد تا بتوانیم کتاب را به عنوان عیدی در فرهنگ ایرانی جا بیندازیم، رسمی که میتواند به توسعه فرهنگی، ایجاد اشتیاق به مطالعه در مردم، هویتبخشی، گفتمانسازی و تقویت دیالوگ در جامعه کنونی کمک شایانی کند. برخی از کارشناسان فرهنگی بر این عقیده هستند که میتوان در گام نخست برای جذب مخاطبان کمتر کتابخوان یا کتابگریز، کتابهای برگزیده جوایز ادبی و پرمخاطب را در کنار اسکناس بهعنوان عیدی هدیه داد تا شوری در این افراد برای آمدن به جهان کتاب ایجاد شود.
همچنین آنها معتقدند که با توجه به اینکه در سالهای اخیر روند توجه ایرانیها به کتاب مثبت بوده (هرچند شرایط اقتصادی مردم را تحت فشار قرار داده ولی باز هم آنها تحت تاثیر تبلیغات شبکههای مجازی و برنامهسازیهای فصلی در مراکز فرهنگی و مناسبتی چون هفته کتاب یا نمایشگاههای کتاب از خرید کتاب استقبال کردهاند) میتوان انتظار داشت که عیدی دادن کتاب با درآمیختن سنت نوروزی با اندکی خلاقیت و ایدههای نو به رسمی نیکو در جامعه ایرانی مبدل شود؛ عیدی که اگر با هوشمندی و شناخت و متناسب با نیازها و ذائقه افراد انتخاب شود، چه بسا میتواند به حرکتی جریانساز برای جذب قشرهای گوناگون به فرهنگ کتاب و کتابخوانی درآید که در این زمینه ناشران و کتابفروشان با دستهبندی کتابهای مخاطبپسند در بستهبندیهای شکیل و خوشظاهر و اختصاص تخفیفهای نوروزی میتوانند نقشآفرینی کنند.