در شیراز مطرح شد؛

ترجمه در ایران به کارگری فرهنگی بدل شده است

محمدحسین نیکوپور

فارس- سارا هِلاله، منتقد ادبی گفت: مترجم امروز بیش از آن‌که کنشگر فرهنگی باشد، به کارگری در خط تولید سریع و مصرفی کتاب تبدیل شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز، سارا هِلاله در نشست «آسیب‌شناسی بازار ترجمه در ایران» با تأکید بر اهمیت تاریخی ترجمه در فرهنگ ایرانی، روند فزاینده تولید آثار ترجمه‌شده در سال‌های اخیر را عمدتاً ناشی از ملاحظات اقتصادی و بازاری دانست و نه نتیجه یک سیاست فرهنگی بلندمدت.

از پروژه فرهنگی تا کالای مصرفی

او به تغییر رویکرد ناشران اشاره کرد؛ تغییر از نگاهی فرهنگی و انتقادی به ترجمه، به سوی نگاه صرفاً اقتصادی.

هلاله گفت: بسیاری از ناشران به ترجمه آثار پرفروش نیویورک‌تایمز یا آمازون روی آورده‌اند، بی‌توجه به جایگاه این آثار در تاریخ ادبیات یا نقد ادبی.

به‌گفته وی، این آثار به دلیل بازده سریع مالی، زبان ساده و تبلیغات جهانی، سودآور و بی‌دردسرند، اما جای تألیف ایرانی را تنگ کرده‌اند.

او افزود: ترجمه در ذهن بخشی از ناشران و مخاطبان، مترادف با ادبیات جدی شده، در حالی‌که تألیف ایرانی اغلب مهجور و بی‌حامی مانده است.

بازار نامتوازن و آسیب‌های فرهنگی

هِلاله پیامدهای این وضعیت را چنین برشمرد: گسترش ترجمه‌های سطحی و تکراری، حذف تدریجی متون کلاسیک، ضعف در تولید نظریه بومی، و وابستگی به ارزش‌گذاری‌های غربی. از نظر او، بازار امروز ترجمه «رقابتی و مصرف‌گرا» است و کتاب در آن بیشتر شبیه کالایی تجاری عرضه می‌شود تا محصولی فرهنگی.

مترجم در خط تولید

هلاله همچنین به وضعیت حرفه‌ای مترجمان پرداخت و از بی‌ثباتی، نبود حمایت‌های قانونی، و فقدان نهاد صنفی سخن گفت. او با اشاره به نقش تاریخی مترجمانی چون ابوالحسن نجفی، وضعیت کنونی را «افول جایگاه مترجم به‌عنوان کنشگر فرهنگی» توصیف کرد.

او تصریح کرد: بازاری شدن ترجمه نه‌تنها به نفع مترجمان نیست، بلکه کیفیت کار و سطح معیشتی آنان را هم کاهش داده است.

رقابت ناسالم و مخاطب سردرگم

هلاله گفت: سلطه زبان انگلیسی و فضای رسانه‌ای موجب ورود افراد بی‌صلاحیت به عرصه ترجمه شده است؛ افرادی که با تکیه بر شهرت نویسنده، به‌دنبال ترجمه‌های موازی و راه صدساله در یک‌شب‌اند.

به باور او، این وضعیت باعث سردرگمی مخاطب، کاهش اعتماد عمومی، و حتی بی‌اعتباری نام مترجمان حرفه‌ای شده است.

نگاهی به آینده: ترجمه معکوس

هِلاله در پایان، بر ضرورت سرمایه‌گذاری در «ترجمه معکوس» تأکید کرد؛ یعنی ترجمه آثار تألیفی فارسی به زبان‌های دیگر. او از برنامه‌هایی چون TEDA در ترکیه و Sahitya Akademi در هند به‌عنوان الگوهایی موفق یاد کرد و افزود: این سیاست‌ها نه‌فقط به توازن فرهنگی، بلکه به بازدهی اقتصادی در بلندمدت نیز منجر خواهند شد.